خانه موسیقی منتقدان خودرا تهدید می کند؟
آبی طرح: مدتی قبل، عده ای از اهالی موسیقی نامه ای خطاب به خانه موسیقی که به امضاء حدود 400 نفر از هنرمندان رسیده بود، منتشر نمودند. نامه ای که در آن علاوه بر انتقادهایی نسبت به این نهاد مدنی، توقع و تقاضاهایی هم در آن مطرح شده بود؛ و البته نامه ای که گویا توجه به آن در رسانه، به مذاق خانه موسیقی خوش نیامده، به واکنش مکتوب عجیبی از جانب ایشان منجر گردیده است.
در پی انتشار نامه ۴۰۰ هنرمند، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به فراخور وظیفه ذاتی خویش، گزارشی با روتیتر و تیتر: «امضاکنندگان نامه انتقادی چه مطالباتی دارند؟
/ خانه موسیقی منتقدانش را جدی بگیرد و پاسخ دهد» منتشر کرد؛ که در آن، از چهار امضاءکننده نامه مورد اشاره، درباره هدفشان از این حرکت پرسیده شده بود. بنا بر همان خط مشی خبری نیز فردای همان روز، پاسخ رسمی خانه موسیقی در گزارشی با تیتر: «خانه موسیقی به انتقادهای وارده به آن پاسخ داد» در خروجی اخبار این خبرگزاری منتشر شد.
اما در کمال تعجب و تاسف، چندی بعد، نامه ای رسمی با امضاء رئیس محترم هیات مدیره خانه موسیقی (جناب آقای داریوش پیرنیاکان) در واکنش به گزارش نخست (گفت وگو با امضاءکنندگان نامه انتقادی) به ایسنا رسید؛ سراسر بداخلاقی، افترا و توهین نسبت به این خبرگزاری.
گذشته از این که نامه مورد اشاره، حاوی بخش های نامفهومی بود که نشان از احتمال ارائه اطلاعات یا مشاوره های غلط دارد، این خبرگزاری برای رعایت حرمت عرصه هنر موسیقی، خانه موسیقی و البته ساحت رسانه، از انتشار آن توسط خویش صرف نظر می کند. با این وجود، بنا به وظیفه ذاتی و مسئولیت اجتماعی خود، به ویژه در قبال نهادهای مدنی و جامعه هنری، پیگیری اصل موضوع و نپرداختن به حواشی را اولویت خویش می داند. ضمن آنکه انتقاد به عملکرد هر رسانه ای را حق همگانی می داند، با این وجود یادآور می شود، برخلاف ادعای «همه این عزیزان منتقد دوستان عزیز من هستند که بنده به همه آنها احترام می گذارم» (سایت خانه موسیقی - چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۱/۱۴)، نامه پرخاشگرانه و توهین آمیز مورد اشاره، مصداق «چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند» می تواند محسوب شود.
با این اوصاف، در گزارش پیش رو، در گفت وگوهایی با هنرمندانی از رسته ها و شاخه های مختلف موسیقی، موضوع به بحث گذاشته شده است؛ با این توضیحات که:
-خبرنگار ایسنا با اکثریت اعضای محترم هیات مدیره خانه موسیقی برای انجام مصاحبه تماس گرفت که با بی میلی و امتناع ایشان مواجه گردید.
-متن نامه خانه موسیقی به ایسنا، برای مصاحبه شوندگانی که تمایل داشتند، خوانده شده است.
-این مصاحبه ها ظرف چند روز گذشته انجام شده است.
اهالی موسیقی در نامه چهارصدنفره، چهار خواسته اصلی را بعنوان مطالبه، خطاب به هیات مدیره جدید خانه موسیقی مطرح کرده بودند: «ارائه برنامه ها برای چهار سال پیش رو»، «الزام به ایجاد شفافیت عملکردی و مالی»، «الزام در جهت پاسخگویی به شبهات و انتقادات موجود» و «ایجاد امکان ارائه نظر (کامنت) در سایت و شبکه های اجتماعی خانه موسیقی ایران».
در گفت وگوهای زیر، درباره این مطالبه ها صحبت شده و نیز این که چرا طرح این مطالبه ها، به پرخاش و بهتان زنی خانه موسیقی منجر می شود؟
خانه موسیقی را به رسمت نمی شناسم!
کیوان ساکت - نوازنده، آهنگساز و مدرس موسیقی - از اساس درباره نامه اخیری که به امضای اهالی موسیقی رسیده است، می گوید: انتشار هر گونه نامه ای به خانه موسیقی به این معنا است که این نهاد را به همراه هیئت مدیره، مدیرعامل و غیره به رسمیت می شناسیم که من چنین باوری ندارم. خانه موسیقی یا باید منحل شود و یا تمام هیئت مدیره و هیئت امنای آن با یک انتخابات درست و دموکراتیک تغییر کنند.
او ادامه می دهد: باتوجه به این که هیئت مدیره خانه موسیقی بیش از یک سال از گذشت موعد انتخابات بر آن حکم می راندند و غیرقانونی سر کار بودند، با امضای هیچ نامه ای خطاب به این نهاد موافق نیستم و آنها را به رسمیت نمی شناسم. رئیس هیئت مدیره، مجمع عمومی و روسای کانون های خانه موسیقی باید استعفا دهند و یک رای گیری واقعی صورت گیرد.
این هنرمند به موافقت نکردن خانه موسیقی با انتخابات آنلاین پرداخته و می گوید: باتوجه به مسئله کرونا و نامه هایی که به شورای عالی در جهت لزوم رای گیری آنلاین ارسال شد ولی خانه موسیقی به خاطر مسائلی که همیشه درگیر آن بوده اند، موافقت نکرد و در نهایت با ابهاماتی که در رای گیری این دوره وجود داشت، هیچ گاه خانه موسیقی و اعضای آنرا به رسمیت نمی شناسم و بهترین کار این است که مدیرعامل و روسای کانون ها استعفا داده و یک رای گیری درست و بی شبهه صورت گیرد.
اعتماد ما سلب شده است
کیوان فرزین می گوید: از آنجا که هیئت مدیره این نهاد بعد از انتخابات اخیر با تغییراتی نه بصورت ۵۰ درصدی، بلکه با اضافه شدن دو نفر جدید به اعضای قبلی هیئت مدیره، مواجه بود، تصمیم گرفتیم در ابتدا یک سری مطالبه ابتدایی را از آنها خواهان شویم. البته که این نهاد شائبه عملکردی زیادی دارد.
او ادامه می دهد: یک سری از اشکال های خانه موسیقی واضح است؛ مانند انحلال کانون سازسازان و یا تأخیر در برگزاری انتخابات که اگر این دوره را به خاطر کرونا فاکتور بگیریم ولی در دوره قبل کرونائی وجود نداشت ولی انتخابات با تأخیر دو ساله انجام شد.
این موسیقیدان درباره نکته «الزام به ایجاد شفافیت عملکردی و مالی» که از مطالبات اهالی موسیقی از هیئت مدیره جدید خانه موسیقی است، بیان می کند: زمانی که افرادی عضو خانه موسیقی می شوند و حق عضویت پرداخت می کنند، بدیهی است که خانه موسیقی باید پاسخگو باشد که این پول ها از کجا می آید، به کجا می رود، چگونه و برای چه چیزی صرف می شود.
او همین طور درباره «الزام در جهت پاسخگویی به شبهات و انتقادات موجود» می گوید: چرا خانه موسیقی شائبه ها و مشکلاتی را که درباره شان مطرح است، نه بصورت یک طرفه، بلکه بصورت رو در رو و درست پاسخ نمی دهد؟ گویا مدیران این نهاد در جلسات خود دلایلی را در مشورت با هم طرح می کنند و بعد همان دلایل را منتقل می کنند. در صورتیکه همه این دلیلهای جای بحث دارد و اصلا موجه نیستند.
این نوازنده تصریح می کند: در گذشته، مشکلات و شائبه هایی بوده است که به همین جهت اعتماد عده ای از اهالی موسیقی نسبت به این نهاد سلب شده؛ تا جایی که اگر حالا نرخ مشارکت را در انتخابات آن محاسبه نماییم، زیر پنج درصد است. اعضای خانه موسیقی باید بدانند چند نفر در انتخابات شرکت کرده اند. خانه موسیقی می گویند بین ۱۸ تا ۲۰ هزار عضو دارد که باتوجه به بررسی های ما، از این تعداد عضو، در کل ۱۰ کانون زیر ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر شرکت کرده اند.
او اضافه می کند: از طرفی بیان می کنند که عده ای از اعضا در شهرستانها هستند که باتوجه به این امر باید انتخابات را آنلاین برگزار می کردند. مگر انجمن صنفی روزنامه نگاران همین چند وقت پیش انتخابات خودرا آنلاین برگزار نکرد؟
فرزین همین طور با اشاره به «ایجاد امکان ارائه نظر (کامنت) در سایت و شبکه های اجتماعی خانه موسیقی ایران»، بیان می کند: خانه موسیقی یک نهاد صنفی است و یک نهاد صنفی نیز متعلق به اعضاء است. نهاد مدنی نباید اجازه اظهار نظر را بر روی اعضا و جامعه خود ببندد، بلکه باید کامنت های سایت خودرا باز کنند. عمده رسانه های معتبر، بخشی برای نظر کاربران خود دارند که قائدتا اگر آن نظرات حاوی الفاظ رکیک، تهمت و افترا نباشد، باید آن نظرات را منتشر کنند.
او ادامه می دهد: خانه موسیقی یک نهاد صنفی است؛ یعنی نهاد خدمتگزار جامعه موسیقی، ولی به افرادی که موسیقیدان هستند و آنجا خانه آنها است، حق اظهار نظر نمی دهد. خانه موسیقی چون پدری است که به فرزندان خود می گوید «شما حق ندارید حرف بزنید! من می گویم در خانه چه بخوریم، کجا برویم، چه چیزی متعلق به چه کسی باشد و...».
فرزین در بخش پایانی صحبت های خود درباره «ارائه برنامه ها برای چهار سال پیش رو» می گوید: آیا اعضای جدید هیئت مدیره قبل از حضور خود در این نهاد نباید برنامه ای داشته باشند که اعضای خانه موسیقی برای رأی دادن به آنها بدانند به چه کسی و با چه برنامه ای رأی خواهند داد؟ برای اینکه دوستی با این افراد، منفعت داشتن یا آهنگساز و نوازنده خوبی بودن، دلیل منطقی و درستی نیست.
او ادامه می دهد: این افراد باید چون انتخابات ریاست جمهوری برنامه های خودرا از پیش اعلام کنند تا اعضای خانه موسیقی بر طبق آن رأی دهند که اگر بعدا فرد منتخب برنامه های خودرا به انجام نرساند، بتوانند او را بابت کوتاهی صورت گرفته بازخواست کنند و در دور بعدی به او رأی ندهند.
رابطه خانه موسیقی چون رابطه برادر بزرگتر است
همچنین علی مغازه ای ـ کارشناس موسیقی نواحی ـ بیان می کند: تجربه مدیریت سالیان اخیر تجربه نسبتا ناخوشایندی برای جامعه موسیقی و هنرمندان به وجود آورده است. ارتباط مدیران خانه موسیقی با اهالی موسیقی چون رابطه برادر بزرگتر است، به این صورت که هنرمندان موسیقی باید قبول کنند اهالی خانه موسیقی به فکر آنها هستند و دیگر جایی برای سوال کردن باقی نمی ماند!
او در ادامه درباره «الزام در جهت پاسخگویی به شبهات و انتقادات موجود» توضیح می دهد: جامعه موسیقی دلیلهای مختلفی برای پرسشگری دارد؛ همچون این که اهالی موسیقی ممکنست از عمده کارهای خانه موسیقی اطلاعی نداشته باشند و اگر هم باخبر شوند، راهی وجود ندارد که بتوانند نظرات خودرا درباره آن مسئله به خانه موسیقی منتقل کنند. دوستان در خانه موسیقی همیشه می گویند، درِ اتاق آنها به روی همه باز است ولی زمانی که حتی جواب تلفن را هم نمی دهند، چگونه درِ اتاقشان باز است؟ زمانی که به آنها پیغامی ارسال می شود و پاسخ نمی دهند، چگونه می توانند از باز بودن راه های گفت و گو بگویند؟ از طرفی خیلی از هنرمندان در تهران زندگی نمی کنند، فرض نماییم خواهان مسئله ای هستند، چگونه باید حتی در صورت باز بودن درهای خانه موسیقی به آنها برسند؟
بیمه هنرمندان کار خانه موسیقی نیست
این هنرمند به بیمه هنرمندان موسیقی توسط خانه موسیقی پرداخته و می گوید: هیئت مدیره خانه موسیقی مدام می گوید که هنرمندان را بیمه کرده است. ولی بیمه را خانه موسیقی انجام نمی دهد، بلکه صندوقی به نام صندوق پشتیبانی از هنرمندان و نویسندگان انجام می دهد که دولت آن را ایجاد کرده و تنها برای تشخیص این که چه کسی هنرمند است، از یک سری سازمان های وابسته کمک می گیرد. بطورمثال در زمینه موسیقی این نهادها خانه موسیقی و انجمن موسیقی هستند ولی این امر به این معنا نیست که اگر واسط معرفی هنرمند به بیمه ای هستند که نصف هزینه آنرا دولت پرداخت می کند و نصف دیگر را هم خود هنرمند، آنها مسئول بیمه هنرمندان هستند.
این کارشناس موسیقی همین طور به «ایجاد امکان ارائه نظر (کامنت) در سایت و شبکه های اجتماعی خانه موسیقی ایران» پرداخته و می گوید: خانه موسیقی یک سری سایت و شبکه اجتماعی دارد که اهالی موسیقی باید بتوانند نظر خودرا عرضه کنند. حال ممکنست افرادی توهین آمیز صحبت کرده که در این صورت می توانند آن مطالب را منتشر نکنند. ولی این که کلا امکان ارائه نظری نباشد نه فقط منتقدان خودرا محکوم به سکوت می کنند، بلکه حتی دوستانشان نیز فرصت پشتیبانی از آنها را نخواهند داشت. البته گاهی که به نفع آنها است امکان ارائه نظر را باز می کنند تا دوستانشان نظر دهند و اینگونه، یک دهن کجی باشد به منتقدان.
خانه موسیقی منتقدان خودرا تهدید می کند
مغازه ای بیان می کند: خانه موسیقی مدعی است که پاسخگوی منتقدان خود بوده است ولی می توان هزار نوع دلیل ارائه کرد که پاسخی داده نشده است. بطورمثال در پی صحبت های آقای شهرام صارمی دیدیم که از جانب خانه موسیقی تا حدی فرافکنی صورت گرفت و عکس العمل آنها مقداری هم توهین آمیز بود. خانه موسیقی در جریان این ماجرا تنها پاسخ خودرا در سایت اینترنتی اش منتشر نمود و به تاریخچه این بحث اشاره ای نکرد تا افرادی که از اصل ماجرا خبر ندارند، آگاه شوند و بدانند این پاسخ خانه موسیقی برای چه چیزی است؟
او ادامه می دهد: زمانی که خانه موسیقی مقابل یکی از پژوهشگران برجسته ایران شکایت تندی را تنظیم کرد، جامعه موسیقی واکنش نشان داد و اطلاعیه ای صادر و امضا کردند. حالا روند خانه موسیقی به شکلی است که با تهدید به این سمت می روند که اگر کسی از آنها انتقاد کند، از او به دلیل توهین و افترا شکایت خواهند کرد. درواقع خانه موسیقی می خواهد با تهدید منتقدان خود و حتی رسانه هایی که صحبت های منتقدان را منتشر می کنند، آنها را به سکوت دعوت کند.
مغازه ای درباره «الزام به ایجاد شفافیت عملکردی و مالی»، هم می گوید: گویا خانه موسیقی و موزه موسیقی از شهرداری بودجه دریافت می کنند و البته زمانی که آقای قالیباف شهردار تهران بود، دو سه بار اشاره کرده بود که به خانه موسیقی بودجه داده اند. بطور کلی این موارد شبهاتی هستند که باید برطرف شود؛ مواردی چون حق عضویت اعضاء، منبع پرداخت حقوق کارکنان نهاد و. غیره.
او ادامه می دهد: خانه موسیقی مدام می گوید این موارد را در هیئت مدیره بررسی می کند؛ گرچه که جامعه موسیقی بابت حق عضویت خود به این نهاد پول می دهد و البته که خانه موسیقی به اعتبار وجود هنرمندان فعال است. در نتیجه حداقل خواسته هنرمندان که شفافیت مالی است باید صورت گیرد. شفافیت مالی که قاعدتا مشکلی ندارد و به اثبات پاکدستی می تواند منجر شود.
مغازه ای در آخر می گوید: دوستان خانه موسیقی بزرگترین اشتباهشان این است که منتقدان خودرا دشمنان خود فرض کرده اند. منتقد خانه موسیقی تلاشش ارتقاء خانه موسیقی است و اگر منتقد است، در ابتدا باید خانه موسیقی را قبول داشته باشد که منتقد آن باشد. منتقد، دوست خانه موسیقی است. اگر هست، باید با بالا بردن شفافیت، دشمن را به منتقد و منتقد را به دوست تبدیل کنند.
منبع: abitarh.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب