یادی از زنده یاد هاشم فیاض

یادی از آخرین بازمانده تکیه دولت و همکاری اش با بنان

یادی از آخرین بازمانده تکیه دولت و همکاری اش با بنان آبی طرح: به گزارش آبی طرح، همراه «بنان» دو طفلان مسلم خوانده بود، لباس های دست دوز تعزیه برتن کرده بود و اشک ها ریخته و معجزات دیده بود. هاشم فیاض، نامی است فراموش نشدنی در فرهنگ و هنر ما. هنرمندی که آخرین بازمانده از نسل تعزیه خوانان تکیه دولت به شمار می آمد و بیشتر از ۸۰ سال به اجرای تعزیه پرداخت.


در واپسین روزهای سال ۱۳۸۱ که همزمان با ایام عزاداری ماه محرم و صفر بود، خبرنگاران ایسنا، مریم رضازاده و علیرضا بهرامی، پای صحبت تعزیه خوانی نشستند که به دوران طلایی تعزیه تعلق داشت، مردی که در داخل کشور، «معین البکا»ی تهران نام گرفته بود و پیتر بروک ـ هنرمند سرشناس تئاتر بریتانیا ـ هم هنرش را ستوده بود.
همزمان با روز تاسوعا، یادی از او می نماییم که عاشق امام حسین بود و دوستدار تعزیه و حالا نزدیک ۱۹ سال از درگذشتش می گذرد. آن چه پیش رو دارید، بازنشر سخنان زنده یاد هاشم فیاض است.
«سال ۱۲۹۵ در یکی از محله های قدیمی تهران به دنیا آمدم. ما نذرمان تعزیه بود، چون پیش از من خدا یک دختر به پدر و مادرم داده بود و ما ۹ سال با هم فرق داشتیم. همین سبب شد تا با تولد من، پدرم که آن موقع سرهنگ و نخستین پلیس شهربانی بود، نذر کند و مرا در ماه های محرم به تعزیه بیاورد.
خانه ی ما در «جلیل آباد» که آن زمان، یکی از قسمت های مهم تهران بود، قرار داشت. من هم در تکیه «قرخونه» در همان محله سنگلج به دنیا آمدم. ماه محرم که می شد با بچه ها لباس می پوشیدیم و به تکیه دولت می رفتیم. کم کم بزرگ هم که شدیم عشق امام حسین (ع) ما را ول نکرد و تا امروز ۸۱ سال است که برای امام حسین (ع) تعزیه خوانی می کنم.
تهران یک میلیون جمعیت داشت و صدها تکیه
آن زمان رادیو و تلویزیون نبود و مردم به همین تعزیه و روحوضی و خیمه شب بازی دلخوش بودند. آن زمان تعزیه قرب و منزلت داشت و با خون مردم آغشته بود، چون همه آنرا می خواستند. در آن زمان در تهران یک میلیون جمعیت و صدها تکیه وجود داشت و هر محلی هم تکیه مخصوص خودش را داشت، اما امروز یک تکیه هم برای تعزیه نداریم.
حالا تعزیه خوان ها یک تکه کرباس می پوشند و اجرا می کنند
همه چیز تعزیه باارزش بود، سپرهای قدیمی همگی زرکوب بودند و لباس ها تمام دست دوز که هر کدام امروز چند میلیون ارزش دارند ولی حالا تعزیه خوان ها یک تکه کرباس می پوشند و تعزیه اجرا می کنند. آن زمان تمام زرگرها، زره و نیزه و از این دست لوازم درست می کردند، اما هم اکنون از بامداد تا شب یک زره درست می کنند، چون کسی به آن بها نمی دهد.
یک تعزیه خوان اول باید تعزیه دان باشد و بعد کار کند. تمام آن هایی هم که امروز تعزیه را خوب می خوانند، زیر دست ما بوده اند. اما چون کاری ندارند، به ناچار خویش را فروخته اند.


«قمرالملوک وزیری» علاقه خاصی به موسیقی تعزیه داشت
قدیم از چند روز پیش از محرم و صفر می آمدند و برای چندین جا پول پیش می دادند، ولی اکنون تعزیه خوان ها برای ده روز خواندن سیصد - چهارصد (هزار) تومان می گیرند و کارهایی انجام می دهند که اصلا تعزیه نیست. اما از نظر من کار آنها غلط است، چون تعزیه سفره ای دارد که خاص خودش است و موسیقی، خطاطی، مجسمه سازی و... همگی در آن جایگاه ویژه ای دارند. مثلاً اگر موسیقی تعزیه نبود، شاید موسیقی ایرانی کاملا از بین رفته بود، چون موسیقی دست تعزیه خوان ها است. آن زمان «بنان» با من طفلان مسلم می خواند و «قمرالملوک وزیری» علاقه خاصی به موسیقی تعزیه داشت. اما هم اکنون تعزیه خوان ها هیچ کدام موسیقی ندارند و اصلا مشخص نیست چه می خوانند؟ آن زمان مردم می دانستند که «علی اکبر» باید چهارگاه و «حر» باید نوا بخواند، یعنی تمام آن آوازها روی ذهن آنها ضبط شده بود، ولی اکنون هر کسی هر چی بلد است می خواند، در حالیکه آن زمان هر کسی نسخه ی در ارتباط با خودش را می خواند و اجرا می کرد، مثلاً یک نفر بود که ما به او « ابرام سیا» می گفتیم و در تعزیه های ما همیشه «غلام ترک» بود. کل محرم و صفر همین نسخه را اجرا می کرد. یا مثلاً «حاجی باریک الله» همیشه «حر» می خواند. اما امروز یک نفر همه چیز می خواند.


از تکیه دولت همه چیز را یاد گرفتم
وقتی مرا برای داوری جشنواره های تعزیه خوانی می برند، به همه آنها صفر می دهم چون آنها کار تعزیه را خراب کرده اند. باید بروند و اصل آنرا یاد بگیرند. یعنی باید اصل هر چیز را از مهندس آن پرسید. بعضی ها که می آیند و از من سوال می کنند، تازه می فهمند که تمام آنچه نوشته اند و تا امروز اجرا کرده اند، اشتباه بوده ولی از طرفی این ها تقصیری هم ندارند چون من از تکیه دولت همه چیز را یاد گرفتم و این ها از خودشان. از نسل من هم، همه مرده اند و فقط من یکی مانده ام.
نسخه هایی که برای حتی تعزیه خوانان و بانیان غریب است
فیاض ضمن اشاره به نسخه های گوناگونی که از انواع مجالس تعزیه خوانی دارد، اظهار داشت: در حدود ۱۲۰۰ مجلس تعزیه داریم که من توانستم فقط ۳۰۰ مجلس را جمع آوری کنم و وقتی آنها را در جشنواره ها می خوانم، همه تعجب می کنند ولی امروز تعزیه خوان ها با این نسخه ها نمی توانند کار کنند چون از دست آنها بر نمی آید. آنها فقط ۱۰ تا تعزیه مثل حضرت عباس، علی اصغر، مسلم و حر (علیهم السلام) را بلد هستند که مخصوص ماه محرم است، اما از تعزیه های تاریخی چیزی نمی دانند. سال پیش «حر» را می خواندند و سال جاری هم آنرا تکرار می کنند. خودم چندین دست کلاه، دیو و جن و لباس های آنها را دارم و همه آنها را به دیوار آویزان کرده ام که سالی به دوازده ماه خاک می خورند. قدیم وقتی که تعزیه «بلقیس سلیمان» را می خواندم، تمام آنها استفاده می شد، اما هم اکنون دیگر نه تعزیه خوان ها می توانند این تعزیه ها را اجرا کنند و نه بانیان تعزیه می دانند که این تعزیه ها وجود دارد.
گنجی که باید از زیر خاک بیرون کشید
امروزه تعزیه خوان ها، کلاه خویش را به هوا می اندازند و فکر می کنند این تعزیه است، در حالیکه تاآرت (تئاتر) را با تعزیه مخلوط کرده اند و درست مثل آش رشته ای شده که به جای کشک و سرکه، رب انار در آن ریخته اند. حتا امروز اغلب تاآرتی ها (تئاتری ها) تعزیه خوان شده اند. ولی من در این هشتاد سال هنوز سیاه نشده ام و البته در مصاحبه ای که با آنها داشتم، گفتم که کار شما در مقابل هنر تعزیه صفر است. چون شما برای یک تاآرت (تئاتر)، یک ماه تمرین می کنید و یک ماه هم آنرا اجرا می کنید، در حالیکه تعزیه خوان امشب یک تعزیه می خواند و فردا تعزیه دیگری و در نهایت در کل ماه، سی تعزیه متفاوت اجرا می کند چون تعزیه هنری است که تمرین و اجرا را با هم دارد.


مثلاً آن زمان معین البکاء چون همه چیز را می دانست، وسط می ایستاد و به تعزیه خوان ها می اظهار داشت که چه کاری انجام دهند، اما امروز این کار شدنی نیست. مثلاً وقتی من وسط می ایستم، مردم همه فریاد می زنند که «آقا برو کنار دوربین فیلمبرداری می کند» یا مثلاً میکروفن درست کرده اند و کسی که می خواهد جنگ کند، باید این میکروفون را با آن سیم بلندش با خودش ببرد، آن وقت این سیم به دور پای او می پیچد و یکی باید آنرا باز کند. در حالیکه آن زمان نه میکروفون بود و نه دوربین فیلمبرداری. آن زمان با وجود جمعیت زیاد، ما با همان صدای خودمان می خواندیم. به همین خاطر تعزیه خوانی کار سخت و پر هزینه ای است. در واقع تعزیه مثل گنجی زیر خاک است که باید درش آورد و از آن استفاده کرد، چون همه چیز از موسیقی، خنده، گریه، عزاداری و شادی در آن وجود دارد.
روزهای پر شکوه تکیه دولت
آن زمان همه چیز تکیه دولت اول بود. جمعیت از بامداد می آمد و یک کوزه آب و یک سفره نان کنارش می گذاشت و تا عصر می نشست که تعزیه شروع شود. آن وقت برق هم نبود و همین مردم صدها هزار شمع روشن می کردند و تکیه روشن می شد. این برنامه ادامه داشت تا زمان رضاخان (رضا پهلوی) که همه چیز را جمع کردند و مرا هم آن زمان «عربشاهی» و «تیمسار مختاری» هفت روز حبس کردند تا باردیگر زمان محمدرضا همه چیز تا مدتی آزاد شد. البته در دوره ی پسر هم پس از مدتی کار ما را تعطیل کردند که من به دنبال آن، مغازه ی الکتریکی باز کردم.
معین البکاء کجا و ما کجا؟
آب وضوی «معین البکا» را می بردند و مریض را شفا می دادند. یک روز که قرار بود مجلس «جرجیس سلیمون» را بخواند، چون مجسمه علی اصغر (ع) را جا گذاشته بود، بچه کوچکی را از زنی می گیرد و در لباس و پوشال می کند، شمرخوان هم آن زمان «شیخ حسن شمر» بود، موقعی که ابن سعد دستور می دهد تا علی اصغر را از پشت خیمه ها پیدا کنند، شمرخوان آغاز به فرو کردن نوک نیزه به زمین می کند، آن زمان هم نیزه ها خیلی تیز بود. اما شمرخوان نمی دانست که علی اصغر (ع) آن روز مجسمه نیست، پس نیزه را فرو می کند و بچه آغاز به گریه می کند، مادر بچه هم شیون راه می اندازد، اما معین البکاء می گوید که تعزیه امام حسین (ع) را به هم نزنید. وقتی هم بچه را برداشتند، دیدند که طوری نشده است. چند وقت پیش پلاکاردی درست کردند و گفتند: «استاد هاشم فیاض، معین البکای تهران» همان موقع گفتم جلوی این کار را بگیرید، چون معین البکاء کجا و ما کجا؟
همه چیز امام حسین (ع) اعجاز است. من به عشق حسین (ع) تا آخر عمر همینطور ادامه می دهم ولی واقعا حیف است که به این هنر بها نمی دهند و اگر قدر آنرا بدانند، همه مردم به آن افتخار می کنند. هر چند که امروز کمتر کسی می داند که تعزیه به واقع چیست. من هم هر کاری که بتوانم برای این جوانان می کنم و هر چه که بلد باشم به آنها می آموزم.»
زنده یادان هاشم فیاض و پیتر بروک

1402/05/07
09:47:22
5.0 / 5
423
تگهای خبر: آواز , استاد , جشنواره , دوربین
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است